• وبلاگ : كوه هاي استوار
  • يادداشت : ازدواج --- 3
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خوبه...طرح سوال راهگشاي خوبي ميتونه باشه...اي کاش مي شد يک فضاي بحث و گفتگو راه بيفته در اين باره...

    ضمنا جناب حرم بهتره بدانند که هميشه قرار نيست عقلاني فکر کنيم...اين اشتباه خيلي هاست متاسفانه...همه اش مي گويند ازدواج بايد منطقي و عقلاني باشد...اين يک حرف کاملا غلط و مزخرفي ست...دو انساني که قرار است يک عمر زندگي کنند نمي خواهند با عقلشان زندگي کنند و بالعکس احساسشان رنگ بيشتري دارد...پس اگر حتي بخواهيم درصد بندي کنيم بايد بگوييم که احساس مهم تر است...من اگر يکي را دوست داشته باشم که نه خانه و زندگي و کر و ...داشته باشد ولي دوستش داشته باشم، با همه اينها کنار مي ايم و مي سازم..اما اگر پول و خانه و کار و همه چي بود آيا مي شود تضمين کرد آن زندگي زندگي گرمي خواهد بود؟ کمااينکه اکثر زندگي هايي که به بن بست مي رسد و از هم فرو مي پاشد بخاطر فقر و نداشتن خانه و ...نيست. بلکه به خاطر نبود فضاي گرم و محبت آميز و دلسردي يکي از هردوطرف يا هردويشان است....

    بله...بنده نقش منطق را انکار نمي کنم و نقش عقل را...اما غرض اين بود که توجه داشته باشيم احساس هم مهم است و من بايد با کسي زندگي کنم که نسبت به او حسي داشته باشم...

    پاسخ

    سلامبه حرف حرم کاري ندارم ، ولي به نظرم شما اشتباه مي کنيد .چون دوست داشتن هم بايد تابع عقل باشه .خواستي بگو تا بگم چرا ؟البت به نظر خودم خودت مي دوني!